1 . جان کندن
[فعل]

to slave away

/sleɪv əˈweɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: slaved away] [گذشته: slaved away] [گذشته کامل: slaved away]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جان کندن مثل برده کار کردن

humorous
  • 1.I've been slaving away all day trying to get this work finished.
    1. من تمام روز را جان کنده‌ام تا این کار را تمام کنم.
  • 2.I've been slaving away in the kitchen.
    2. من تمام صبح در آشپزخانه مثل برده کار کرده‌ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان