خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آستین
[اسم]
sleeve
/sliːv/
قابل شمارش
1
آستین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آستین
1.Dan rolled up his sleeves and washed his hands.
1. "دن" آستینهایش را بالا زد و دستهایش را شست.
a dress with long sleeves
یک پیراهن با آستین بلند
تصاویر
کلمات نزدیک
sleet
sleepy
sleepwear
sleepwalking
sleepwalker
sleeveless
sleigh
sleight of hand
slender
slender waist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان