خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دمپایی حولهای
[اسم]
slipper
/ˈslɪpər/
قابل شمارش
1
دمپایی حولهای
دمپایی روفرشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاپوش
دمپایی
1.He came to the door in his slippers.
1. او با دمپایی حولهای دم در آمد.
a pair of slippers
یک جفت دمپایی حولهای
تصاویر
کلمات نزدیک
slipped disc
slipknot
slip-up
slip-on
slip up
slipperiness
slippery
slippery as a snake
slippery slope
slipshod
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان