خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (از) سرعت کم کردن
[فعل]
to slow up
/sloʊ ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: slowed up]
[گذشته: slowed up]
[گذشته کامل: slowed up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(از) سرعت کم کردن
سرعت (چیزی) کم شدن
1.The game slowed up a little in the second half.
1. مسابقه در نیمه دوم کمی از سرعتش کم شد.
2.We slowed up when we saw the police.
2. ما وقتی پلیس را دیدیم، از سرعتمان کم کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
slow to a crawl
slow time scale
slow order
slow motion
slow match
slow virus
slow-moving
slow-witted
slow-wittedness
slowcoach
کلمات نزدیک
slip out
slip off
sleep through
slave away
sit about
spark off
spit it out
spring from
stand about
stay ahead
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان