Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . هوشمندانه
2 . بهصورت آراسته
3 . بهصورت تندوتیز
[قید]
smartly
/ˈsmɑːrtli/
غیرقابل مقایسه
1
هوشمندانه
1.The movie is smartly written and well directed.
1. (این) فیلم هوشمندانه نوشته و بهخوبی کارگردانی شدهاست.
2
بهصورت آراسته
بهطور شیک، مطابق مد روز
a smartly dressed young man
یک مرد جوان شیکپوش
3
بهصورت تندوتیز
سریع
1.He turned smartly and walked away.
1. او سریع برگشت و دور شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
smarten up
smart phone
smart cookie
smart card
smart
smartness
smartphone
smarty pants
smash
smash hit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان