خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تکتیرانداز
[اسم]
sniper
/ˈsnaɪpər/
قابل شمارش
1
تکتیرانداز
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکتیرانداز
1.Two soldiers were shot by snipers.
1. دو سرباز توسط تکتیراندازها گلوله خوردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
snipe
snip
snigger
sniffle
sniffer dog
sniper fire
snippet
snivel
snob
snobbery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان