خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نه خوب نه بد
2 . نه خوب نه بد
[قید]
so-so
/ˌsoʊ ˈsoʊ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نه خوب نه بد
در حد متوسط، نسبتا خوب
1."How are you feeling?" "So-so".
1. «حالت چطور است؟» «نه خوب نه بد».
2.He performed so-so during the exams.
2. او در امتحانات عملکرد نسبتا خوبی داشت.
[صفت]
so-so
/ˌsoʊ ˈsoʊ/
غیرقابل مقایسه
2
نه خوب نه بد
در حد متوسط، نسبتا خوب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متوسط
1.Their lunch was so-so.
1. ناهارشان نه خوب بود نه بد.
تصاویر
کلمات نزدیک
so-called
so-and-so
so what?
so to speak
so that
soak
soak the beans overnight.
soak up
soak up the sunshine
soaked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان