خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خیس (شده)
[صفت]
sodden
/ˈsɑdən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sodden]
[حالت عالی: most sodden]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خیس (شده)
اشباع شده (با مایع)
مترادف و متضاد
saturate
soaked
dry
1.his clothes were sodden.
1. لباس هایش خیس بودند.
2.The sodden field
2. زمین خیس (شده)
تصاویر
کلمات نزدیک
soda water
soda bread
soda
sod
socratic
sodium
sodium bicarbonate
sodium chloride
sodium sulphate
sodomy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان