خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . وکیل
[اسم]
solicitor
/səˈlɪsɪtər/
قابل شمارش
1
وکیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وکیل
تصاویر
کلمات نزدیک
solicit
solfeggio
solenoid
solemnly
solemnize
solicitous
solid
solid fuel
solid geometry
solid-state physics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان