-
1.If you say you're sorry we'll forgive you.
1.
اگر بگویی متاسفی، تو را میبخشیم.
-
1.
"I'm sorry—you were saying?"
1.
«ببخشید؛ داشتی میگفتی؟»
-
2.
Oh, I'm sorry, I didn't see you there.
2.
اوه، متاسفم، شما را آنجا ندیدم.
-
Tom, I'm so sorry about last night, it was all my fault.
تام، خیلی در مورد دیشب متاسفم، همهچیز تقصیر من بود.
-
1.
I'm sorry that your husband lost his job.
1.
متاسفم که شوهرت شغلش را از دست داد.
-
2.
She was sorry that she'd lost her temper.
2.
او متاسف بود که از کوره در رفته بود.
-
We're sorry to hear that your father's in hospital again.
متاسفیم که میشنویم پدرتان دوباره در بیمارستان است.
-
He says he's really sorry for taking the car without asking.
او میگوید واقعاً متاسف است که اتومبیل را بدون پرسش برده است.
-
I was genuinely sorry to be leaving college.
من واقعاً از ترک دانشکده متاسف بودم.
-
He decided to help Jan as he felt sorry for her.
او تصمیم گرفت به "جن" کمک کند، چون برایش احساس تاسف [ترحم] میکرد.
کاربرد صفت sorry به معنای متاسف/ناراحت
معادل فارسی صفت sorry "متاسف" یا "ناراحت" است. هر دو معادل فارسی از لحاظ معنایی تقریباً نزدیک به هم هستند. صفت sorry معمولاً بیانگر حالتی از ناراحتی و ندامت در نتیجه عملی نادرست (عمدی یا غیرعمدی) است و برای عذرخواهی استفاده میشود. مثال:
".Oh, I'm sorry, I didn't see you there" (اوه، متاسفم، شما را آنجا ندیدم.)
".Tom, I'm so sorry about last night, it was all my fault" (تام، خیلی در مورد دیشب متاسفم، همهچیز تقصیر من بود.)
نکته: از این صفت برای همدردی با کسی که در شرایط نامناسبی است نیز استفاده میشود. مثال:
".I'm sorry that your husband lost his job" (متاسفم که همسرت شغلش را از دست داد.)