Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مارپیچ
2 . وسیله مارپیچ
[صفت]
spiral
/ˈspaɪrəl/
غیرقابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more spiral]
[حالت عالی: most spiral]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مارپیچ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مارپیچ
a spiral staircase
یک پلکان مارپیچ
[اسم]
spiral
/ˈspaɪrəl/
قابل شمارش
2
وسیله مارپیچ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مارپیچ
1.A spring is a spiral.
1. یک فنر وسیلهای مارپیچ است.
تصاویر
کلمات نزدیک
spiny
spinster
spinning
spinner
spinet
spiral staircase
spiraling
spirant
spire
spirit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان