خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آدم جوان
[عبارت]
spring chicken
/sprɪŋ ˈʧɪkən/
1
آدم جوان
informal
1.He jogs ten miles a day and he's no spring chicken.
1. او روزی ده مایل میدود و آدم جوانی هم نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
spring
sprightly
sprig
spree
spreadsheet
spring clean
spring cleaning
spring onion
spring out at
spring roll
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان