Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازه کوتاه (که کاری لذت بخش در آن انجام شود)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
spree
/spriː/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازه کوتاه (که کاری لذت بخش در آن انجام شود)
1.We went on a shopping spree yesterday.
1. ما دیروز در یک بازه کوتاه به خرید رفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
spreadsheet
spread-eagled
spread out
spread a rumor
spread
sprig
sprightly
spring
spring chicken
spring clean
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان