خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . توقف
[اسم]
standstill
/ˈstændstɪl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توقف
وقفه، ایستایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
توقف
سکته
1.Traffic came to a complete standstill.
1. ترافیک به توقف کامل رسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
standpoint
standoffish
standing room
standing ovation
standing order
stanford
stanley
stanza
staple
staple diet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان