خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استیشن واگن (ماشین)
[اسم]
station wagon
/ˈsteɪʃn wæɡən/
قابل شمارش
1
استیشن واگن (ماشین)
ماشین کبریتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استیشن
ماشین کبریتی
مترادف و متضاد
estate
estate car
تصاویر
کلمات نزدیک
station agent
station
statics
static electricity
static
stationary
stationary bicycle
stationer
stationery
stationery store
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان