1 . عقیم 2 . استریل
[صفت]

sterile

/ˈsterəl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عقیم نازا

مترادف و متضاد infertile fertile
  • 1.Susan was sterile.
    1. "سوزان" عقیم بود.

2 استریل ضدعفونی‌شده

  • 1.All medical instruments must be sterile.
    1. تمام تجهیزات پزشکی باید ضدعفونی‌شده باشند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان