خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عقیم
2 . استریل
[صفت]
sterile
/ˈsterəl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عقیم
نازا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نابارور
سترون
نازا
مقطوعالنسل
عقیم
مترادف و متضاد
infertile
fertile
1.Susan was sterile.
1. "سوزان" عقیم بود.
2
استریل
ضدعفونیشده
1.All medical instruments must be sterile.
1. تمام تجهیزات پزشکی باید ضدعفونیشده باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
stereotyping
stereotypical
stereotyped
stereotype
stereoscope
sterility
sterilization
sterilize
sterling
sterling silver
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان