[اسم]

stereotype

/ˈstɛriəˌtaɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کلیشه

معادل ها در دیکشنری فارسی: کلیشه
مترادف و متضاد unvarying pattern
  • 1.cultural stereotypes
    1. کلیشه‌های فرهنگی
  • 2.racial stereotypes
    2. کلیشه‌های نژادی
  • 3.The characters in the book are just stereotypes.
    3. شخصیت‌های کتاب همگی کلیشه بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان