Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دستگاه پخش موسیقی
2 . استریو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
stereo
/ˈsterioʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستگاه پخش موسیقی
دستگاه ضبط موسیقی
1.a car stereo
1. دستگاه پخش موسیقی ماشین
2.Let's put some music on the stereo.
2. بیا از دستگاه ضبط موسیقی آهنگ پخش کنیم.
[صفت]
stereo
/ˈsterioʊ/
غیرقابل مقایسه
2
استریو
1.stereo sound
1. صدای استریو
تصاویر
کلمات نزدیک
stepson
stepsister
stepping stone
steppe
stepmother
stereophonic
stereoscope
stereotype
stereotyped
stereotypical
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان