خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (در جایی) ماندن
[فعل]
to stick around
/stɪk ɐɹaʊnd/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: stuck around]
[گذشته: stuck around]
[گذشته کامل: stuck around]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(در جایی) ماندن
نرفتن
informal
1.Stick around; we'll need you to help us later.
1. بمان؛ ما به تو نیاز داریم که بعداً به ما کمک کنی.
2.You go - I'll stick around here a bit longer.
2. تو برو؛ من کمی بیشتر اینجا میمانم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stick
stewed
stewardess
steward
stew
stick by
stick insect
stick out
stick to
stick together
کلمات نزدیک
stick
stewart
stewardess
steward
stew in one's own juice
stick at
stick by
stick in mind
stick insect
stick one's neck out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان