خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مضطرب
[صفت]
stressed out
/strɛst aʊt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more stressed out]
[حالت عالی: most stressed out]
1
مضطرب
پریشان، پرتنش
informal
1.He was feeling very stressed out and tired.
1. او مضطرب و خسته بود.
2.I was really stressed out before finals.
2. من قبل از امتحانات نهایی واقعاً مضطرب بودم.
تصاویر
کلمات نزدیک
stressed
stress-timed
stress test
stress out
stress mark
stressful
stressor
stretch
stretch back
stretch limo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان