خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ساختار
[اسم]
structure
/ˈstrʌkʧər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ساختار
بنا، سازه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بنیان
ساختار
ساختمان
سازه
1.The proposed new office tower is a steel and glass structure 43 stories high.
1. برج پیشنهادی جدید برای شرکت بنایی 43 طبقه از فولاد و شیشه است.
2.There was a large, ball-like structure on top of the building.
2. یک سازه بزرگ و توپیشکل در بالای ساختمان وجود داشت.
the grammatical structure of a sentence
ساختار دستوری یک جمله
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
strongly
strong suit
strong point
strong drink
strong-willed
strudel
struthio camelus
stubble
stubbled
stubbly
کلمات نزدیک
structurally
structuralism
structural engineering
structural
stroppy
struggle
strum
strum a guitar
strung out
strung up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان