[فعل]

to strum

/strʌm/
فعل ناگذر
[گذشته: strummed] [گذشته: strummed] [گذشته کامل: strummed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نواختن (ساز زهی)

  • 1.As she sang she strummed on a guitar.
    1. همزمان که می‌خواند، گیتار هم می‌نواخت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان