خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کلبه کوچک (در باغ)
2 . خانه تابستانی
[اسم]
summerhouse
/sˈʌmɚhˌaʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلبه کوچک (در باغ)
آلاچیق
2
خانه تابستانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کلاهفرنگی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
summer
summation
summate
summary
summarize
summertime
summit
sumptuous
sumptuously
sun
کلمات نزدیک
summer time
summer squash
summer solstice
summer school
summer savory
summertime
summery
summing-up
summit
summit meeting
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان