خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به نرمی و بامحبت
[قید]
tenderly
/ˈtendərli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به نرمی و بامحبت
به لطافت
1.He touched her arm tenderly.
1. او به نرمی و با محبت بازویش را لمس کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
tenderloin
tenderize
tenderhearted
tender-hearted
tender meat
tenderness
tendon
tendril
tenement
tenet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان