خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جانی
[اسم]
thug
/θʌɡ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جانی
تبهکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لات
گردنکلفت
1.a gang of thugs
1. دار و دسته تبهکاران
2.A gang of thugs had attacked him with sticks.
2. یک دار و دسته تبهکاران با چوب به او حمله ور شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
thud
thruway
thrust
thrush
thru
thuggery
thumb
thumb a ride
thumb one's nose
thumb piano
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان