خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرتب کردن
[فعل]
to tidy away
/ˈtaɪdi əˈweɪ/
فعل گذرا
[گذشته: tidied away]
[گذشته: tidied away]
[گذشته کامل: tidied away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مرتب کردن
جمع کردن
1.Can you tidy away your clothes, please?
1. میتوانی لطفاً لباسهایت را مرتب کنی؟
2.The children were expected to tidy away their toys before bedtime.
2. از بچهها انتظار میرفت تا اسباببازیهایشان را قبل از خواب جمع کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
throw into
think ahead
thaw out
text back
tell from
tie in with
pay a call on
trigger off
type in
veg out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان