خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منطقه زمانی
[اسم]
time zone
/taɪm zoʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
منطقه زمانی
1.Our time zone changed when we moved to Canada.
1. وقتیکه به کانادا مهاجرت کردیم منطقه زمانیمان تغییر کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
time trial
time switch
time signature
time signal
time sheet
time-consuming
time-consuming task
time-out
time-sharing
time-switch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان