Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . عوارض
2 . تعداد
3 . هزینه تماس راه دور
[اسم]
toll
/toʊl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عوارض
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باج
حق عبور
1.The highway toll is 4$.
1. عوارض بزرگراه 4 دلار است.
2
تعداد
آمار
مترادف و متضاد
count
number
1.The death toll has now reached 5000.
1. آمار مرگ اکنون به 5000 نفر رسیده است.
3
هزینه تماس راه دور
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
tolinase
toleration
tolerate
tolerantly
tolerant
toll agent
toll bridge
toll call
toll collector
toll house cookie
کلمات نزدیک
toleration
tolerate
tolerant
tolerance
tolerably
toll bridge
toll free
toll plaza
tollbooth
tom
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان