1 . به‌دام‌افتاده
[صفت]

trapped

/træpt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 به‌دام‌افتاده گیرافتاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: گرفتار
  • 1.Help! I'm trapped!
    1. کمک! من گیر افتاده‌ام!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان