Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مقدار کم
2 . ترایفل (نوعی دسر)
3 . چیز کماهمیت
[اسم]
trifle
/ˈtraɪfəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مقدار کم
اندکی، کمی
formal
مترادف و متضاد
a bit
a little
a tad
1.She seemed a trifle anxious.
1. او کمی مضطرب به نظر میرسید.
2.Walter spends only a trifle of his time in studying French.
2. "والتر" فقط مقدار کمی از زمانش را صرف مطالعه زبان فرانسوی میکند.
2
ترایفل (نوعی دسر)
3
چیز کماهمیت
چیز بیارزش
تصاویر
کلمات نزدیک
tricycle
tricolor
tricky
trickster
trickle into
trifling
trigger
trigonometry
trihedron
trike
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان