خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صداقت
[اسم]
truthfulness
/ˈtruːθflnəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صداقت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
راستگویی
صداقت
مترادف و متضاد
honesty
1.I have no reason to doubt the truthfulness of his statement.
1. من هیچ دلیلی به شک کردن به صداقت گفتههای او ندارم.
تصاویر
کلمات نزدیک
truthfully
truthful
truth
trusty
trustworthy
try
try on
try one's hand at something
try out
trying
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان