خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به فروش رفتن
2 . وارونه کردن
3 . رو برگردادن
4 . ورق زدن
[فعل]
to turn over
/tɜrn ˈoʊvər/
فعل ناگذر
[گذشته: turned over]
[گذشته: turned over]
[گذشته کامل: turned over]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به فروش رفتن
1.Most of our items turned over very well; it means our business is doing well.
1. بیشتر کالاها خیلی خوب به فروش رفتند؛ این به این معنی است که کسب و کار خوب پیش میرود.
2
وارونه کردن
برگرداندن (صفحه و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برگرداندن
مترادف و متضاد
flip over
1.Turn over the box and look at the bottom.
1. این جعبه را وارونه کن و به پایین (زیر) آن نگاه کن.
3
رو برگردادن
پشت به کسی کردن
1.She turned over and went back to sleep.
1. او رویش را برگرداند و دوباره به خواب رفت.
4
ورق زدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ورق زدن
1.If you turn over the page you'll find the answers on the other side.
1. اگر صفحه را ورق بزنید پاسخها را در آن طرف پیدا خواهید کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
turn out
turn one's stomach
turn one's nose up at something
turn one's back on
turn on one's heel
turn over a new leaf
turn round
turn signal
turn signal light
turn swords into ploughshares
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان