Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . درآمد
2 . نرخ تعدیل و جایگزینی (کارمندان)
[اسم]
turnover
/ˈtɜːrnoʊvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
درآمد
مقدار فروش، گردش کار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گردش کار
مترادف و متضاد
income
revenue
a fall in turnover
کاهشی در درآمد
an annual turnover of $75 million
درآمد سالانه 75 میلیون دلاری
2
نرخ تعدیل و جایگزینی (کارمندان)
تغییر در تعداد کارگران
1.The large number of temporary contracts resulted in a high turnover of staff.
1. تعداد زیاد قراردادهای موقتی موجب نرخ بالای تعدیل و جایگزینی کارمندان شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
turnout
turnoff
turnkey
turnix sylvatica
turnix
turnover rate
turnpike
turnround
turnspit
turnstile
کلمات نزدیک
turnout
turnkey
turnip
turning point
turning
turnpike
turnround
turnstile
turntable
turnup
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان