Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . تغییر ناگهانی و مثبت
2 . عمل یا فرآیند دریافت، پردازش و تحویل چیزی
3 . فرآیند آمادهسازی (یک وسیله نقلیه برای آغاز سفر)
4 . محل دور زدن
[اسم]
turnround
/tˈɜːnɹaʊnd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تغییر ناگهانی و مثبت
2
عمل یا فرآیند دریافت، پردازش و تحویل چیزی
3
فرآیند آمادهسازی (یک وسیله نقلیه برای آغاز سفر)
4
محل دور زدن
چرخشگاه
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
turnpike
turnover rate
turnover
turnout
turnoff
turnspit
turnstile
turnstone
turntable
turnup
کلمات نزدیک
turnpike
turnover
turnout
turnkey
turnip
turnstile
turntable
turnup
turpitude
turquoise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان