خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زشتی
[اسم]
ugliness
/ˈʌɡlinəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زشتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زشتی
قباحت
1.He was depressed by the extreme ugliness of the city.
1. او به خاطر زشتی بیش از حد شهر افسرده شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
ugh
uganda
ugali
ufo
uefa
ugly
uh huh
uh-huh
uh-oh
uhf
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان