خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجتنابناپذیر
[صفت]
unavoidable
/ˌʌnəˈvɔɪdəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unavoidable]
[حالت عالی: most unavoidable]
1
اجتنابناپذیر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اجتنابناپذیر
غیرقابل احتراز
محتوم
غیرقابلاجتناب
مترادف و متضاد
inevitable
avoidable
1.This tragic incident was unavoidable.
1. این حادثه جانگداز اجتنابناپذیر بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
unavailable
unauthorized
unattractive
unattended
unattainable
unavoidably
unaware
unawares
unbalance
unbalanced
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان