خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نماینده اتحادیه
[اسم]
union representative
/jˈuːniən ɹˌɛpɹɪzˈɛntətˌɪv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نماینده اتحادیه
مترادف و متضاد
union rep
1.Management and union representatives are meeting to discuss "productivity improvement" targets.
1. مدیریت و نمایندگان اتحادیه برای بحث درباره اهداف "بهبود تولید" جلسه دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
uni
unfriend
underworked
underfoot
tropical storm
untidy-looking
voice technology
wavy-haired
you know
settle one's affairs
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان