1 . نشسته
[صفت]

unwashed

/ˌʌnˈwɒːʃt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نشسته شسته نشده

معادل ها در دیکشنری فارسی: آب‌نکشیده آب‌ندیده
  • 1.a pile of unwashed dishes
    1. یک کپه ظرف نشسته
  • 2.unwashed cups
    2. فنجان‌های شسته نشده
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان