Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خوراکی
[اسم]
viand
/vˈaɪənd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خوراکی
خوراک، غذا
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
vial
viagra
viaduct
viable
viability
viands
viatical
viatical settlement
viatication
viaticus
کلمات نزدیک
viaduct
viable
via
vhs
vhf
vibes
vibrant
vibraphone
vibrate
vibrate mode
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان