[صفت]

vibrant

/ˈvaɪbrənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vibrant] [حالت عالی: most vibrant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پررنگ

مترادف و متضاد brilliant
  • 1.The room was decorated in vibrant reds and yellows.
    1. اتاق با رنگ‌های قرمز و زرد پررنگ تزئین شده بود.

2 سرزنده بانشاط

معادل ها در دیکشنری فارسی: بانشاط
مترادف و متضاد exciting
  • 1.His vibrant personality made him well liked by everyone.
    1. شخصیت سرزنده‌اش باعث شده بود همه از او خوششان بیاید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان