خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسیبپذیر
[صفت]
vulnerable
/ˈvʌlnərəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vulnerable]
[حالت عالی: most vulnerable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آسیبپذیر
ضعیف، حساس، بیدفاع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسیبپذیر
اثرپذیر
بیپناه
مترادف و متضاد
attackable
exposed
undefended
invulnerable
resilient
well protected
1.A vulnerable target for thieves is a solitary traveler.
1. هدف آسیبپذیر برای دزدها، یک مسافر تنها است.
2.Achilles was vulnerable only in his heel.
2. آشیل تنها در پاشنه پا آسیبپذیر بود.
3.The investigator's nimble mind quickly located the vulnerable spot in the defendant's alibi.
3. ذهن تیز بازرس سریعا نقطه ضعف پرونده متهم را پیدا کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
vulnerability
vulgarity
vulgar
vulcanize
vso
vulpine
vulture
vulva
vw
w
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان