Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فرج
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
vulva
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرج
آلت تناسلی زن (بخش برونی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرج
کس
تصاویر
کلمات نزدیک
vulture
vulpine
vulnerable
vulnerability
vulgarity
vw
w
wacko
wacky
wad
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان