خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیف پول
[اسم]
wallet
/ˈwɑl.ɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کیف پول
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کیف پول
کیف بغلی
مترادف و متضاد
billfold
notecase
1.Have you seen my wallet anywhere?
1. کیف پولم را جایی ندیدهای؟
2.I think I have left my wallet in your house.
2. فکر کنم کیف پولم را خانه شما جا گذاشتهام.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
wallaby
wall socket
wall plug
wall clock
wall
wallop
wallpaper
walnut
walrus
wampum
کلمات نزدیک
walled
wallchart
wallace
wallaby
wall-to-wall
wallflower
wallop
wallow
wallpaper
wally
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان