Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (در گل، لجن و ...) غلت زدن
[فعل]
to wallow
/ˈwɑloʊ/
فعل ناگذر
[گذشته: wallowed]
[گذشته: wallowed]
[گذشته کامل: wallowed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(در گل، لجن و ...) غلت زدن
غوطه ور بودن (مجازی)
مترادف و متضاد
revel
slosh
1.I was wallowing in the luxuries of the hotel.
1. من در تجملات آن هتل غوطه ور بودم.
2.Pigs wallow in the mud.
2. خوک ها در گل غلت می زنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
walloping
walloper
wallop
walloons
walloon
wallpaper
wallpaperer
walls have ears
wallscape
wally
کلمات نزدیک
wallop
wallflower
wallet
walled
wallchart
wallpaper
wally
walnut
walrus
walsh
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان