Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کمرنگ
[صفت]
wan
/wɑːn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: wanner]
[حالت عالی: wannest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمرنگ
بیحال، ضعیف
مترادف و متضاد
pale
weak
1.She gave me a wan smile.
1. او لبخندی بیحال به من زد.
2.the wan sunlight of a winter’s morning
2. نور کمرنگ خورشید یک صبح زمستانی
تصاویر
کلمات نزدیک
waltz
walter
walsh
walrus
walnut
wand
wanda
wander
wanderer
wandering
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان