Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . عصای جادویی
[اسم]
wand
/wɑːnd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عصای جادویی
چوب جادو
1.The fairy waved her wand and the table disappeared.
1. پری چوب جادویش را تکان داد و میز ناپدید شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
wan
wampumpeag
wampum
wampee
wampanoag
wanda landowska
wandala
wander
wanderer
wandering
کلمات نزدیک
wan
waltz
walter
walsh
walrus
wanda
wander
wanderer
wandering
wanderings
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان