خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتاق لباس
2 . پوشاک
3 . کمد لباس
[اسم]
wardrobe
/ˈwɔːrdroʊb/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتاق لباس
2
پوشاک
رخت و لباس
1.I'll need a new wardrobe for my new job!
1. به پوشاک جدیدی برای کار جدیدم نیاز دارم!
a winter wardrobe
رخت و لباس زمستانی
3
کمد لباس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جالباسی
گنجه
کمد
a fitted wardrobe
یک کمد دیواری
تصاویر
کلمات نزدیک
warder
warden
ward
warchalking
warbler
wardroom
wardship
ware
warehouse
warehouseman
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان