خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خونگرم
[صفت]
warm-blooded
/ˌwɔːrm ˈblʌdɪd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خونگرم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خونگرم
1.Mammals are warm-blooded.
1. پستانداران خونگرم هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
warm
warfare
warehouse
ware
wardrobe
warm to
warm up
warmer
warmheartedness
warming
کلمات نزدیک
warm up
warm
warlord
warlock
warlike
warm-hearted
warm-up
warm-up suit
warming
warmly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان