خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زگیل
[اسم]
wart
/wɔːrt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زگیل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زگیل
تصاویر
کلمات نزدیک
warship
warsaw
warrior
warring
warren
warthog
wartime
wary
wasabi
wash
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان