خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زمین بایر
[اسم]
wasteland
/ˈweɪstlænd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زمین بایر
برهوت، متروکه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برهوت
1.industrial wasteland
1. زمین بایر صنعتی
2.the desert wastelands of Arizona
2. زمین های برهوت بیابانی آریزونا
تصاویر
کلمات نزدیک
wastefulness
wasteful
wasted
wastebasket
waste-paper basket
wastepaper
wastepaper basket
waster
wastrel
watch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان